سمیرا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سه گونه دانشجویان

گونه های موجود دانشجویان به ترتیب چگونگی نشستن در کلاس :

 

1- بچه درسخوان : این موجود از آن موجوداتی است که آینده ساز مملکت می باشد و در ردیف اول یا دوم می نشیند ? سال قبل از این که استاد بیاید جا میگرد با هر چیزی که دم دستش باشد دمپایی، ورق باطله ، لیوان ، کت ، مانتو ، بیژامه و........ ، همیشه خودکار و جزوه و کتاب با خود به همراه دارد اونم هزار تا رنگ  با استاد در مورد مسائل درسی حرف می زند وسوالات درسی می پرسد ، ولی نه خودشون میفهمن چی پرسیدن نه جواب استادو  به استاد یا همکلاسی ها متلک نمی پراند چون جراتشو ندارند و جایش ثابت وتغییر ناپذیر است .

 هیچگاه تاخیر ندارد ، حتی الامکان در کلاس نمی خندد تنها چیزی که باعث خنداندن آنها می شود مزه پراندن های استاد می باشد، در دانشگاه علاف نمی چرخد البته در مواردی خاص

از او به عنوان کشمش یاد می شود ، به معنای واقعی کلمه مثبت است ، تمرین ها را سر موقع تحویل می دهد ، هیچگاه تقلب نمی کند ، کوئیزها را جواب می دهد و فقط توانایی تشخیص سه مسیر را دارد :

1- از منزل تا دانشگاه ( اگر خوابگاهی باشد دیگران او را می آورند ) .

2-از در ورودی دانشگاه تا در کلاس .

3- از در کلاس تا سلف . (حتی موقع رفتن به منزل باید آنها را راهنمایی کرد تا راهشان را پیدا کنند ).

 

ادامه مطلب...


نظر  

نوشته شده توسط samira در یکشنبه 90/3/8 ساعت 12:18 عصر موضوع | لینک ثابت


توی یک دیوار سنگی

توی یک دیوار سنگی دو تا پنجره اسیرن
دو تا خسته دو تا تنها یکی شون تو یکی شون من

دیوار از سنگ سیاهه سنگ سرد سخت خارا
زده قفل بی صدائی به لبای خسته ما

نمی تونیم که بجنبیم زیر سنگینی دیوار
همه عشق من و تو قصه هست قصه دیدار

همیشه فاصله بوده بین دستای من و تو
با همین تلخی گذشته شب و روزای من و تو

راه دوری بین ما نیست اما باز اینم زیاده
تنها پیوند من و تو دست مهربون باده

ما باید اسیر بمونیم زنده هستیم تا اسیریم
واسه ما رهائی مرگه تا رها بشیم می میریم

کاشکی این دیوار خراب شه من و تو با هم بمیریم
توی یک دنیای دیگه دستای همو بگیریرم

شاید اونجا توی دلها درد بیزاری نباشه
میون پنجره هاشون دیگه دیواری نباشه



نظر  

نوشته شده توسط samira در جمعه 90/3/6 ساعت 3:32 عصر موضوع | لینک ثابت


<      1   2   3      

وبلاگ